اراده و قدرت اختیار و انتخاب هر چند از ویؤگی روح انسان است. اما گاهی به صورت تعلیق در می آید و از فعلیت می افتد؛ مانند زمانی که در حال بی هوشی است. در مورد اراده و اختیار پس از مرگ می توان گفت: انسان هر چند در عالم پس از مرگ از اراده و اختیار برخوردار است. اما دایره اراده و حوزه حق انتخاب مانند دنیا نیست که هر هدفی را بتواند مد نظر قرار دهد؛ و هر وسیله‌ای را برای رسیدن به آن هدف می‌تواند اراده و اختیار کند و در موارد زیادی هم به نتیجه دلخواه خود برسد.

در پاسخ به این سؤال ابتدا نکته‌ای که باید در نظر داشت این است که وجود انسان در عالم پس از مرگ چگونه است؟ آیا مانند زندگی دنیا یا به گونه دیگری است؟
در این باره عقل به طور اجمال درک می‌کند که زندگی در عالم پس از مرگ باید به شکل بسیار تکامل یافته‌تری باشد. اما عقل اطلاع دقیقی از آن نمی‌تواند در اختیار ما قرار دهد؛ از این‌رو اطلاع دقیق در این موضوعات فقط از طریق علوم وحیانی به دست می‌آید. به نظر می‌رسد با توجه به مجموعه آیات و روایات می‌توان به یک جمع بندی رسید و آن این‌که از یک سو بر اساس متون دینی، عالم آخرت صحنه نمایش نتیجه اعمال و کارها است: «امروز هر کس در برابر کارى که انجام داده است پاداش داده مى‏‌شود؛ امروز هیچ ظلمى نیست؛ خداوند سریع الحساب است».[۱] «پس هر کس هموزن ذرّه‌‏اى کار خیر انجام دهد آن‌را مى‌‏بیند! و هر کس هموزن ذرّه‌‏اى کار بد کرده آن‌را مى‌‏بیند».[۲]
محیط و حوزه عالم پس از مرگ محیط و حوزه عمل و فعالیت نیست. امام علی(ع) می‌فرماید: «امروز(دنیا) عمل و کار است بدون دیدن نتیجه و حساب؛ و فردا(عالم آخرت) حساب و دیدن نتیجه است، بدون این‌که عمل و کاری در آن‌جا صورت گیرد».[۳]
بنابر این، از آن‌جا که محیط عالم آخرت مانند دنیا، محیط عمل برای به دست آوردن نتیجه نیست؛ قهرا برخوردار بودن از حق انتخاب برای عمل در آن‌جا وجود ندارد؛ زیرا موضوع این نوع اراده و اختیار در آن‌جا وجود ندارد.
اما از سوی دیگر انسان در عالم آخرت موجود جامد و بی‌روح نیست؛ بلکه از برترین حیات برخوردار است. قرآن کریم می‌فرماید: «این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‌‏دانستند».[۴]
نتیجه این‌که انسان هر چند در عالم پس از مرگ از اراده و اختیار برخوردار است، اما دایره اراده و حوزه حق انتخاب مانند دنیا نیست که هر هدفی را می‌تواند مد نظر قرار دهد هر وسیله‌ای را برای رسیدن به آن هدف می‌تواند اراده و اختیار کند.
توضیح این‌که انسان‌ها پس از مرگ دو دسته‌اند:[۵]
۱٫ گروهی گرفتار عذاب‌های دردناک هستند. این عده به جهت احاطه همه جانبه عذاب بر آنها، دامنه فعالیت آنها بسیار محدود است. و شرایطی تقریباً جبری بر آنها حاکم است. و آنها محکوم به تحمل عذاب هستند و راه فراری برای آنها وجود ندارد. قرآن کریم در مورد کیفیت ورود اهل دوزخ به جهنم می‌فرماید: «[ندا می‌رسد] او را بگیرید و دربند و زنجیرش کنید! سپس او را در دوزخ بیفکنید! بعد او را به زنجیرى که هفتاد ذراع است ببندید».[۶]همچنین جهت هشدار به مؤمنان می‌فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده‌‏اید خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان‌ها و سنگ‌ها است نگه‌دارید؛ آتشى که فرشتگانى بر آن گمارده شده که خشن و سختگیرند و هرگز فرمان خدا را مخالفت نمى‌‏کنند و آنچه را فرمان داده شده‌‏اند (به طور کامل) اجرا مى‏‌نمایند».[۷]
۲٫ گروه دیگر در نعمت‌های بی‌کران بهشتی هستند. این عده هر چند به لحاظ وجود تنوع بی‌نظیر نعمت‌های بهشتی در جهت بهره‌گیری از آنها دارای اختیار و اراده تام و کامل هستند: «آنچه بخواهند نزد پروردگارشان براى آنان موجود است و این است جزاى نیکوکاران». [۸] «باغ‌هایى از بهشت جاویدان است که همگى وارد آن مى‏‌شوند نهرها از زیر درختانش مى‏‌گذرد هر چه بخواهند در آن‌جا هست خداوند پرهیزگاران را چنین پاداش مى‌‏دهد».[۹]
اما چیزی که باید در نظر داشت این است که انسان‌های بهشتی به دلیل تکامل وجودی، چیزی که خلاف تکامل وجودی باشد اراده نمی‌کنند. به بیان دیگر، دست کم به این درجه می‌رسند که اراده‌ای خلاف اراده خداوند ندارند.
نتیجه این‌که هر چند انسان در عالم پس از مرگ از اختیار و اراده بهره‌مند است؛ اما اراده و اختیار او مانند اراده و اختیار در این دنیا نیست که هر چیزی (حتی اگر بر خلاف رضایت خداوند باشد) را می‌تواند اراده کند و تا حدودی نیز موفق به انجام آن می‌شود؛ در عالم آخرت چنین چیزی وجود ندارد؛ حال یا از این جهت است که انسان‌ها به تکامل رسیدند و چنین اراده‌ای در آنها محقق نمی‌شود؛ یا از این جهت است که امکان انجام چنین اموری در آن‌جا وجود ندارد.